اولین شعر “هالو” در زندان اوین: این گونه زندان گشت؛ دانشگاه



محمدرضا عالی پیام ملقب به “هالو” شاعر معترض و مردمی که هفته گذشته بازداشت شده بود با وجود قرار سی میلیون تومانی صادر شده توسط دادسرای اوین، به بند ۳۵۰ زندان اوین منتقل شد.

به گزارش خبرنگار کلمه، محمدرضا عالی پیام، روز بیست و هشت مرداد توسط پلیس امنیت بازداشت و سی و یکم مرداد پس از آنکه توسط قناعت کار دادیاری شعبه سوم دادسرای شهید مقدس اوین به اتهام تبلیغ علیه نظام و تشویش اذهان عمومی تفهیم اتهام شد به بند زندانیان سیاسی و امنیتی منتقل شد.

علیرغم آنکه برای این شاعر مردمی که دلیل بازداشت او را سرودن شعرهای اعتراضی عنوان کرده اند، وثیقه سی میلیون تومانی صادر شده اما او کماکان در زندان به سر می برد.

محمدرضا عالی پیام عضو کانون فیلمنامه نویسان سینمای ایران، عضو شورای مرکزی و دبیر انجمن تهیه کنندگان مستقل سینمای ایران، انجمن صنفی شرکت های تبلیغاتی و عضو دایمی آکادمی داوری خانه سینما، عضو چند انجمن ادبی هنری تهران مدیر عامل موسسه مینا فیلم و با حفظ سمت، مدیر مسئول موسسه تبلیغاتی دایره مینا است اما اما چند سالی ست که به شعر و شاعری روی آورده است.

اولین شعر این شاعر معترض که به خود لقب “هالو” داده است پس از ورود به اوین را به گزارش کلمه با هم می خوانیم:

در بهمن پنجاه و هفت، این را

دارم به خاطر بین آن آشوب

بر روی دیوار اوین، شخصی

بنوشت این جمله به خط خوب:

“مردم بدانید این که خیلی زود

با سرنگونی رژیم شاه

با همت روحانیون، زندان

تبدیل می گردد به دانشگاه ”

بعد از گذشت سال های سال

همواره با خود کرده ام تکرار

پس کو؟ چه شد آن وعده های خوب

پس کی محقق می شود این کار؟

تا این که افتادم به زندان و

دیدم به چشم خویشتن اینجا

مملو دانشجو و استاد است

این گونه زندان گشت: دانشگاه




اینقدر نگویید اهر زلزله شد فعلا که گرفتار دمشق و حلبیم


دو شب پیش دو بیتی آقای هالو را خواندیم و به ضمیمه آن خبر دستگیری ایشان را شنیدیم، تحقیق کردیم خبر درست بود. بعضی از دوستان علت این دستگیری را همان دو بیتی زیبا می دانستند که همه آن راخواندیم و آن را قبول داریم .

بعد با خودمان گفتیم یا للعجب! چه کشوری داریم، ما که در روز قدس سال 88 گفتیم بابا اول بگویید ایران بعد بگویید غزه و لبنان گرفتند و بردند و ... تا شاید هدایت کنند و الباقی و ...  و بعد هم سعی کردند به ما بقبولانند که سیاستهای نظام، عرب و عجم ندارد  گفتیم خوب . حالا می بینیم باز هم که یکی آمده و حرف آنها را زده و سیاستهای نظام را آشکارا بیان کرده که بابا ایران به فکرخلق عرب و خلایق دیگر هم هست و صد البته که چراغ خانه خود را به همراه بخشندگی و به اضافات آن به شکل چلچراغ به برادران دیگر خود هر چند عرب، تقدیم می دارد   باز هم  گرفتند و بردند تا شاید هدایت کنند و الباقی .... و فقط  ما در این  میان نشسته ایم انگشت به دهان که مردم درمانده ای چون ما با کدام ساز مردان بالادست، حرکات موزون کنند تا شاید بالادستان را خوش آید و... 

"هالو" برای آذربایجان شعر گفت و دستگیر شد- سبز بودن چه جرم سنگینی ست



به نقل از سایت روز: محمدرضا عالی پیام، شاعر و طنزپرداز منتقد حکومت که به "هالو" تخلص دارد، عصر روز سه شنبه در منزل خود دستگیر شد. بر اساس گزارش ها بازداشت این شاعر مشهور توسط ماموران امنیتی و پس از نشان دادن حکم قضایی صورت گرفته است. ماموران پس از تفتیش منزل و ضبط نوشته‌ها و کامپیوتر شخصی عالی پیام، او را با خود بردند. از محل نگهداری یا اتهامات او هنوز اطلاعی در دست نیست و مسئولان قضایی و امنیتی هم تاکنون توضیحی در این خصوص ارائه نکرده اند.

محمدرضا عالی پیام یا هالو در سال های اخیر به دلیل شعرهای طنز و انتقادی خود که اغلب در انجمن ادبی امیرکبیر تهران می خواند، طرفداران زیادی پیدا کرد. اشعار صریح و تند او با تم ملی گرایانه، اغلب روحانیون و مسئولان حکومتی، محمود احمدی نژاد و دیگر مقام های حکومت را نشانه می رفت.

وی همچنین اشعار طنز زیادی در مخالفت با گشت ارشاد و حجاب اجباری، خرافات دینی و مذهبی و در نقد اظهارنظرها و عملکرد مسئولان دولتی و امامان جمعه دارد. دفاع از خلیج فارس و فرهنگ باستانی ایران یکی دیگر از محورهای اشعار اوست.

او پس از آغاز جنبش اعتراضی به نتایج انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری در خرداد ۱۳۸۸ به یکی از طرفداران این جنبش تبدیل شد. هالو غزلی هم با عنوان "سبز بودن چه جرم سنگینی ست" در حمایت از جنبش سبز خواند و آن را به پسرش تقدیم کرد. این غزل در شبکه های اجتماعی و اینترنت به طور گسترده ای منعکس شد.

در پسین روزهای فصل بهار

برگها در هجوم پائیزند

رزدها روی شاخه می مانند

سبزها روی خاک می ریزند

جای عطر گل اقاقی و یاس

بوی خون در فضای این شهر است

گویی احساس سربلندی و اوج

با تمام درختها قهر است

از کف سنگفرش هر کوچه

خون ناحق لاله را شستند

غافل از اینکه در تمامی شهر

سروها جای لاله ها رستند

شب به شب روی شاخه هر سرو

قمری و چلچله هم آواز است

بانگ الله اکبر از هر سو

نغمه ساز است و نغمه پرداز است

هر دهانی که بوی گل می داد

دوختندش به نوک سوزن ها

بوی گل شد گلاب و جاری گشت

از دو چشم خمار سوسن ها

ناله پر شرار مرغ سحر

معنی اش ارتداد و بی دینی ست

در زمستان ذوق و اندیشه

سبز بودن چه جرم سنگینی ست

ساقه هایی که سبزتر بودند

سرخ گشته به خاک غلتیدند

باقی ساقه ها از این ماتم

برگهای سیاه پوشیدند

نخل را کنده بید می کارند

بید مجنون کجا ثمر بدهد

ای که بر روی ماه چنگ زدی

باش تا صبح دولتت بدمد

علی رغم خواندن چنین اشعار انتقادی تندی، دستگیری محمدرضا عالی پیام پس از آن صورت گرفت که وی به دنبال زلزله اخیر آذربایجان در صفحه فیسبوک خود از همه ایرانیان خواست "به جبران کم‌کاری رسانه‌های میلی" در خبررسانی زلزله آذربایجان، تا یک هفته از عکس‌ها و نمایه‌های مناسب این واقعه در پروفایل‌های فیسبوک شان استفاده کنند.

هالو همچنین یک دوبیتی هم با موضوع عملکرد مجموعه حکومت در ماجرای زلزله آذربایجان بر روی وبلاگ شخصی خود قرار داد:

کی گفته که ما دولت راحت طلبیم؟

در فکر گرفتاری خلق عربیم

این قدر نگویید اهر زلزله شد

فعلن که گرفتار دمشق و حلبیم

او در سال های اخیر چند بار از سوی نهادهای امنیتی و اطلاعاتی احضار شده و مورد بازجویی و تذکر جدی قرار گرفته است تا اینکه در نهایت دستگیر شد. عالی پیام در حالی دستگیر شد که یک روز پیش از آن در وبلاگ شخصی خود از تعطیلی انجمن ادبی امیرکبیر خبر داده بود.

او علت این مسئله را توضیح نداده اما به نظر می آید استقبال گسترده مردم از اشعار افرادی مانند عالی پیام در این انجمن و خوانده شدن اشعار انتقادی تند علیه حکومت در آن، دلیل تعطیلی انجمن ادبی امیرکبیر بوده است.

هم اکنون به جز محمدرضا عالی پیام، مصطفی بادکوبه ای از دیگر شعرای ملی گرای مخالف حکومت در زندان به سر می برد.

بادکوبه ای که نویسنده کتاب هایی مانند علل شکست ساسانیان از اعراب و زندگی نامه بسیاری از شعرای بزرگ تاریخ ایران است، پس از انتخابات ۱۳۸۸ به سرودن اشعاری در انتقاد از نظام جمهوری اسلامی، دولت احمدی‌نژاد و حمایت از کسانی که او در شعرهایش از آنان به عنوان "فتنه گران" یاد می کرد، پرداخت.

او سپس در دادگاهی به ریاست قاضی صلواتی به سه سال حبس تعزیری و پنج سال محرومیت از شعرخوانی در انجمن‌ها و سه میلیون ریال جریمه نقدی محکوم شد. بادکوبه ای در فروردین ماه سال ۱۳۹۰ در منزلش در تهران توسط مأموران امنیتی دستگیر و روانۀ زندان اوین شد.

هیلا صدیقی دیگر شاعر حامی جنبش سبز بود که پس از انتخابات ریاست جمهوری دستگیر شد و مدتی را در زندان سپری کرد. علیرضا روشن هم شاعر و روزنامه نگار دیگری بود که به این دلیل محاکمه و محکوم شد.




ترانه سبز (488) - ایران سرم روی تن من - مازیار

ترانه سبز ایران ایران کاری از مازیار

متن ترانه:


اگر ايران به جز ويران سرا نيست

من اين ويران سرا را دوست دارم

اگر تاريخ ما افسانه رنگ است

من اين افسانه ها را دوست دارم

اگر آب و هوايش نیست دلکش

من اين آب و هوا را دوست دارم

تمام عالم از آن شما باد

من این یک تکه جا را دوست دارم

دیگه ندارم ٬ طاقت موندن

من این شهر و رها میکنم از درد شبونه

دل موطن من مرده ز بیداد زمونه

ایران ٬ ایران٬ سرم روی تنِ من

نباشه گر که بیگانه بشه هموطن من

اگه خاک من از دست بره ٬ جایی ندارم

دلم می میره از غصّه دیگه ٬ نایی ندارم

بجز نام تو ای مام وطن ٬ ای موطن من

دگر بر روی لبهای خود ٬ آوایی ندارم

ایران ٬ ایران سرم روی تن من

نباشه گر که بیگانه بشه هم وطن من


لينك دانلود:
براي دانلود فايل صوتي اينجا را كليك كنيد.

كليپ تصويري:


ترانه سبز (487) - ندای مردم ایران

ترانه سبز ندای مردم ایران که شعری است از سعدی که به زیبایی اجرا شده است. 

متن ترانه:

در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم

بدان امید دهم جان که خاک کوی تو باشم


به وقت صبح قیامت که سر ز خاک برآرم

به گفت و گوی تو خیزم به جست و جوی تو باشم


به مجمعی که درآیند شاهدان دو عالم

نظر به سوی تو دارم غلام روی تو باشم


به خوابگاه عدم گر هزار سال بخسبم

ز خواب عاقبت آگه به بوی موی تو باشم


حدیث روضه نگویم گل بهشت نبویم

جمال حور نجویم دوان به سوی تو باشم


می بهشت ننوشم ز دست ساقی رضوان

مرا به باده چه حاجت که مست روی تو باشم


هزار بادیه سهلست با وجود تو رفتن

و گر خلاف کنم سعدیا به سوی تو باشم


لينك دانلود:براي دانلود فايل صوتي اينجا را كليك كنيد.

كليپ تصويري:


ترانه سبز (486) - نه به انتخابات - آرمان ایرانی

ترانه سبز (485) - ندای ایران - پایا