برادر مي بَری مشتت رو پُر كُن
از ين جشن بزرگ كينه درو كُن
برادر تو خيابون خون و جنگ ئه
يه سَر باتوم ئه يک سَر تيكّه سنگ ئه
برادر عشق تو سينه سوزوندن
گرفتن از مو ها ش تو خاك كشوندن
ببين شيطان كه می گه «يا علی»و
به اسم «يا علی» دنده شكوندن
كی يه «الله اكبر» مي گه اِم شب
روی بومی كه نزديک ئه به الله
كی يه كه خون ِ گرمش رو سَريش ئه … «خدايا» باز می گه اِم شب تا فردا
«خدايا» باز می گه اِم شب تا فردا
بگير از دست نا حق پرچمم رو
كه اون اسم خدا ست و با من و تو ست
همين زجر ئه، همين اشک ئه كه آخر
همه سوزش فلفل از چشات شُست
بيا اِم روز همه مَردُم تو كوچه ن
مثِ دريای شاكی پُر خروشَ ن
بزن نعره كه ديو اومد تو ميدون
كه رأيت رو به دو زار مي فروشن
كی يه اون كه جَوونيش رو گرفته ن
حالا از خشم و جنگش در شگفتَ ن
كی يه اوني كه پاک و نو جَوون ئه
براش عروسی ِ خون سَر گرفته ن
براش عروسی ِ خون سَر گرفته ن
دل آور، مَرد جنگی يي و جبهه
توی خونه رو سجّاده نشَسته
چه اشكی روی مُهرش ريخته اِم شب
پليس پا هاي بچّه ش رو شكسته
دل آور شير ِ خوني ِ دوكوهه
كه يک سَر زد جَوونيش رو به آتيش
كی حالا اومده جاشو گرفته
چماق و اِشكَم ِ فَربه، سه مَن ريش
به اسم خون اون مرد جَوون مرگ
كه جون داد تو سوسنگرد با غم و درد
دارن زانو و كتفو در می يارن
دمار از روز ملّت در می يارن
نَشين آروم بيا اِم روز تو كوچه
كه هَر كَس آروم ئه وجدان فروش ئه
بگير از دست دشمن اون چماقو
همون پرچم كه الله نقش ِ روش ئه
همون پرچم كه الله نقش ِ روش ئه
كی يه اين من منم عاصي و كين خواه
كه می جنگم براي صبح فردا
كی يه اين من كه روز ِ خوش نديدم
رو ديوار ِ ستم خنجر كشيدم
رو ديوار ِ ستم خنجر كشيدم
با تشکر از هتل کالیفرنیا
0 ديدگاه:
ارسال یک نظر