آفتاب آمد دلیل آفتاب- نوشتاری در مورد پاسخ علیرضا افتخاری


در یک سال گذشته ، سران دولت کودتا بارها ادعا کرده اند که هر لحظه بر تعداد طرفداران آنها افزوده می شود و جبهه حامیان جنبش سبز ، هرروز شاهد ریزش نیرو بوده است . البته هرگاه فرصتی برای « وزن کشی حقیقی »به وجودآمده ، همین مدعیان مطابق معمول « جرزنی » پیشه ساخته اند . واهمه دائمی کودتا گران از اعطای مجوز راهپیمایی به موسوی وکروبی یکی از واضح ترین جرزنی هاست که حکومت لرزانِ احمدی نژاد بارها در یکسال گذشته به نمایش گذاشته است. اما یک حادثه ظاهرا کوچک ، بار دیگر حقایقی بزرگ را آشکار ساخت . داستان ازیک روبوسی ساده در مراسم روز خبر نگار شروع شد. رسانه های حکومتی که از کمبود سوژه برای نمایش علاقه هنرمندان واقعی کشور به رئیس دولت کودتا رنج می برند لحظات دیدار علیرضا افتخاری با احمدی نژاد را بارها نمایش دادند. هنوز ساعاتی از این حادثه نگذشته بود که سیل اعتراضات به علیرضا افتخاری آغاز شد. اینکه اعتراض گسترده به افتخاری ، تا چه حد « حقِ معترضان »بوده ، موضوعی است که باید در مجالی دیگر به آن پرداخت .اما واکنش افتخاری به اعتراضات ، می تواند این حقیقت را آشکار سازد که « در ایران ، ادای احترام به احمدی نژاد ، بسیار زحمت آفرین ودردسر ساز است ».


علیرضا افتخاری در دفاعیه خویش ، ضمن انتقاد از برخی هجمه ها ،   تلویحا توضیح داده که او داوطلب دیدار با احمدی نژاد نبوده است . این عبارتی است که که او برای افشای نحوه مواجهه خود با رئیس دولت کودتا به کار برده است : «باز هم رییس جمهور یا هر کس دیگری که به من لبخند بزند و محبت کند را در آغوش می گیرم. ادب هیچ وقت کهنه نمی شود. »*او در گلایه نامه ای که منتشر کرده بارها براین موضوع پافشاری می کند که « رفتار او بااحمدی نژاد تنها از ادب ورزی معمولی ریشه گرفته نه یک انگیزه سیاسی » وبرای آنکه این ادعای خویش را ثابت کند ، می نویسد : «وقتی من در همایش صدا و سیما دعوت دارم و روز خبرنگار است، باید ادب به جا بیاورم و از شخص اول که آنجا نشسته تا هزارمین نفر باید به همه عرض ادب کرد»** توضیحات افتخاری بسیار گویاست ونیاز به توضیح ندارد درعین حال نشان می دهد که یک روبوسی معمولی با احمدی نژاد تا چه حد می تواند کسی را با اعتراضات عمومی مواجه کند واو ناچار است با انتشار نامه ،از خود دفاع نماید .اما در سوی دیگر ماجرا ، عده زیادی به روابط خود با سران جنبش سبز می بالند وحتی بسیاری از آزادگان ایرانی که بناحق زندانی شده اند به دنبال فرصتی می گردند که از درون زندان با مهدی کروبی ، میر حسین موسوی ، سید هادی خامنه ای یا دیگر سران جبهه اپوزیسیون به صورت تلفنی سخنی بگویند .هنگامه شهیدی ، عبداله مؤمنی ، احمد زید آبادی، مسعود باستانی ودیگر « شیران زندانی »   بخشی از دقایق جیره بندی شده گفتگوی تلفنی با خانواده های خویش را به شنیدن صدای سران جنبش سبز اختصاص می دهند وهزینه این پایمردی را نیز به جان می خرند. خانواده این شیران نیز با افتخار خبر پایمردی عزیزان خویش را در اختیار رسانه ها می گذارند ، اما یک هنر مند سرشناس در داخل کشور ناچاراست به خاطر هم کلامی نا خواسته با رئیس دولت کودتا ، دلایل اخلاقی ارائه نماید واز کثرت اعتراضات به خود ، گلایه کند .راستی ، آیا همین یک دلیل کافی نیست تا نشان دهد پایگاه مردمی سران جنبش سبز کدام است ورئیس دولت کودتا در چه موقعیتی به سر می برد؟

سید مجتبی واحدی
به نقل از جرس 

0 ديدگاه:

ارسال یک نظر